در ادامه بحث این موضوع مطرح میشود که آخرین پیامبری که به جانب مردم آمده است کسی بوده است که مدعی دو ادعای اصلی و مهم بوده؛ یکی اینکه پیامبر است برای همه جهانیان و دیگری آنکه آخرین پیامبر است (به عبارت دیگر پیامبر هرکسی است که بعد از او پا به این جهان میگذارد).
حال این سؤال مطرح میشود که آیا کیفیت درک پیام و تعلیمات این پیغمبر برای کسی که در زمان او میزیسته با کسی که به عنوان مثال امروز در حال زندگی کردن است یکسان است؛ این پیامبر چگونه میتواند همان تعلیمات و پیام را که در زمان خود به مردم هم عصرش انتقال میداده، به آیندگان (کسانی که بعد از حیات او آمدهاند) نیز انتقال دهد؟ لازمه این امر آن است که این پیامبر همواره کسی را به عنوان نماینده و وصی در تمامی اعصار قرار داده باشد تا پیامش را آنگونه که خود بیان میکرده است بیان کند. زیرا عقلانی نیست که دین چنین پیامبری (خاتم الانبیاء و پیامبر همه جهانیان) بعد از حیاتش رها شده و هر کس بنا به رأی و سلیقه خود برداشتی از آن داشته باشد.
پس وجود امیرالمؤمنین (علیه السلام) و باقی ائمه (علیهم السلام) در زمان خویش در واقع به این صورت است که گویی خود رسول الله در میان مردم حضور دارد؛ و مردم میتوانند (بنا به فرموده خود ائمه علیهم السلام) سؤالات خود را از ایشان بپرسند و پاسخ خود را (با ذکر اینکه از کدام قسمت از قرآن بیان میشود) دریافت کنند. بنا به این توضیحات کسی که جانشینی ائمه (علیهم السلام) را بعد از رسول الله قبول ندارد در واقع جاودانگی دین اسلام را نپذیرفته است چون معتقد است که بعد از رسول الله دین در دست همه افراد است و هرکسی بنا به تشخیص و خواست خود نسبت به دین رفتار میکند.
حال با بررسی بحث جلسه از این دیدگاه (جانشین پیامبر) مشاهده میکنیم که در عصر حاضر با این ادعا رو به رو هستیم که فردی (امام زمان(جل الله تعالی فرجه)) مدعی است که جانشین پیامبر (صلی الله علیه و آله) است و پیام او را همانطور که خودش بیان میکرده است بیان میکند. وظیفه ما در برخورد با چنین ادعایی به مانند مدعیان پیامبری است. یعنی ابتداً نمیتوانیم منکر او شویم و میبایست به تحقیق و بررسی بپردازیم تا نسبت به او یقین پیدا کنیم.
رابطه با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) به واسطه اینکه آن حضرت غایب است محال و غیر ممکن نیست. بلکه کافی است از خود بپرسیم که نسبت به ایشان چقدر مشتاق هستیم؟ چقدر نسبت به اعمال روزمره خود دقت داریم که مطابق رضایت ایشان باشد؟ به عبارت دیگر تا آدمی از صمیم قلب مشتاق به زیارت آن حضرت نباشد نباید توقع داشته باشد که وجود آن حضرت را درک کند. مثل برادران حضرت یوسف (علیه السلام) که وقتی به دنبال او رفتند با اینکه با او برخورد کردند ولی او را نشناختند در حالی که یوسف (علیه السلام) آنها را شناخت. پس شروع جستجو چیزی نیست جز طلب و خواستن.
بنابراین بحث پیام آوران الهی تا قیامت برپاست، زیرا که پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله) برای خود وصی و جانشینی تعیین کرده است که همیشه حاضر است.